جمهوری اسلامی و فاصلهی میان بایدها و واقعیتها
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصلهای طیشدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.
موضوع: "مناسبتی"
وقایع مهم ماه رمضان
نوشتار اصلی: وقایع ماه رمضان
اعلام ولایتعهدی امام رضا (ع) (۷ رمضان ۲۵۱ق)
درگذشت حضرت خدیجه (۱۰ رمضان ۱۰بعثت)
ولادت امام حسن مجتبی(ع) (۱۵ رمضان ۳ق)
غزوه بدر (۱۷ رمضان ۲ق)
شب قدر و نزول قرآن (شب ۱۹ رمضان یا ۲۱ رمضان یا ۲۳ رمضان ۱ بعثت)
فتح مکه (۲۰ رمضان ۸ق)
شهادت امام علی(ع) (۲۱ رمضان ۴۰ق)
در روایتی نزول کتابهای آسمانی صحف و تورات و انجیل و نیز قرآن در ماه رمضان دانسته شده است
واژه رمضان یک بار در قرآن ذکر شده و تنها ماهی است که نام آن در قرآن آمده است. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَیٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ ۖ… (ترجمه: ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابی] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلایل آشكار هدایت، و [میزان] تشخیص حق از باطل است. پس هر كس از شما این ماه را درک كند باید آن را روزه بدارد، و كسی كه بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن،] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد]…
کلمه «رَمَضان»، مصدر از ماده «رمض» به معنای شدت گرما، ریگ سوزان و سوختن پا از گرمای زمین به کار رفته است.
برخی لغتشناسان برآناند که علت نامگذاری آن ماه خاص به رمضان، شدت گرمای فصلی است که ماه در آن قرار داشته است و این نامگذاری ارتباطی با تکلیف روزه ندارد زیرا تکلیف روزه پس از اسلام بر عهده مسلمانان گذاشته شد و رمضان پیش از اسلام نیز نام این ماه بوده است.
طبق روایتی از پیامبر(ص) که در منابع غیر حدیثی آمده است، رمضان، یکی از اسماء الهی است و برای اشاره به ماه رمضان، باید از عبارت ماه رمضان استفاده شود.
وی پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی میپردازد. در سن 12سالگی به حوزه علمیه مشهد [استان خراسان رضوی] عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال میورزد.
در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم میشود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سیدمحمد حجت، سیدصدرالدین صدر و سیدمحمدتقی خوانساری به عهد گرفتهاند.
در دوره اقامت 15 ساله خود در قم از محضر مرحوم آیتالله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امامخمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره میگیرد. وی قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز گاهی به بروجرد میرفته و از محضر ایشان استفاده میکرده است و مدتی نیز از محضر مرحوم آیتالله حاج میرزاعلیآقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهرههای معنوی فراوان برده است.
از اساتید دیگر استاد مطهری میتوان از مرحوم آیتالله سیدمحمد حجت (در اصول) و مرحوم آیتالله سیدمحمد محققداماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیاناسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار میرود به تهران مهاجرت میکند و در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی میپردازد.
در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل میگردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل میشود. استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن میباشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.
آیتالله مطهری در ساعت یک بعد از نیمه شب روز چهارشنبه 15 خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل میشود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی میگردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد میشود.
پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امامخمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهدهدار رهبری این هیئتها میگردد. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه میدهد.
به طور کلی مطهری که به یک نهضت اسلامی معتقد بود، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری انجام داد از جمله اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد کرد. در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و علامه طباطبایی و آِیتالله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد.
از سال 1349 تا 1351 برنامههای تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرارگرفت. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر شد و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاباسلامی ادامه داشت.
مطهری در سال 1355 به دنبال درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات زودتر از موعد مقرر بازنشسته میشود. همچنین در این سالها وی با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، جامعه روحانیت مبارز تهران را بنیان می گذارد. در سال 1355 به نجف اشرف سفر و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزههای علمیه با ایشان مشورت کرد.